کنترل های داخلی :
تعریف سیستم کنترل داخلی : ساختار کنترل داخلی یک سازمان شامل سیاستها و روشهایی است که برای تأمین اطمینان نسبی ازدستیابی به هدفهای سازمانی به وجود می آید . اطمینان نسبی بدان معنی است که هیچ ساختار کنترل داخلی ایده آل نیست و مخارج کنترل داخلی یک واحد تجاری نباید بیش از منافع مورد انتظار آن باشد این منافع شامل : توانایی ساختار کنترل داخلی ، برای :
1- حفاظت دارایی ها در برابر ضایع شدن ، تقلب و استفاده نادرست (کنترل داخلی حسابداری)
2- افزایش دقت وقابلیت اتکاء مدارک حسابداری (کنترل داخلی حسابداری)
3- تشویق کارکنان به رعایت رویه های واحد تجاری و سنجش میزان رعایت رویه ها (کنترل داخلی اداری)
4- ارزیابی کارآیی (کنترل داخلی اداری)
به طور خلاصه ساختارکنترل داخلی شامل کلیه اقداماتی است که به عمل می آید تا مدیریت اطمینان یابد هر چیز به گونه ای که بایدعمل می کند .
تعریف کنترل های داخلی حسابداری و کنترل های اداری :
1- کنترل های داخلی حسابداری : کنترل هایی است که به طور مستقیم به قابلیت اتکاء مدارک حسابداری و صورت های مالی اثر دارد برای مثال : تهیه ماهانه صورت مغایرت بانکی توسط کارمندی که مجاز به صدور چک یا مسئول وجوه نقد نباشد یک کنترل داخلی حسابداری است که احتمال انعکاس مطلوب به وجوه نقد در مدارک حسابداری و صورت های مالی افزایش می دهد .
2- کنترل های داخلی اداری : برخی از کنترل های داخلی بر صورت های مالی تأثیری ندارند و یا تأثیر اندکی دارند و به طور مستقیم مورد توجه حسابرسان مستقل قرار نمی گیرد اینگونه کنترل ها اغلب تحت عنوان کنترل های داخلی اداری نامیده می شوند .
3- سیستم های حسابداری و کنترل داخلی :
بر طبق بخش 40 استاندارهای حسابداری ایران کنترل های داخلی مربوط به سیستم حسابداری با دستیابی به هدفهایی چون موارد زیر سروکار دارند :
الف: معاملات طبق مجوزهای کلی یا خاص مدیریت انجام می شود .
ب: تمام معاملات و دیگر رویدادهای مالی به موقع و با مبالغ صحیح در حساب های مربوط و در دوره حقوق ثبت می شود تا تهیه صورت های مالی را طبق استاندارهای حسابداری امکان پذیرکند .
ج: دسترسی بر دارایی ها و مدارک تنها با مجوز مدیریت صورت می گیرد .
د: دارایی های ثبت شده با غیر دارایی های موجود در فواصل زمانی مناسب مقایسه و هر گونه اختلاف موجود به گونه ای مقتفی، پیگیری و رد می شود .
شناخت از سیستم حسابداری :
طبق بخش 40 استاندارهای حسابرسی ایران حسابرس باید چنان شناختی از سیستم حسابداری به دست آورد که برای شناسایی و تشخیص موارد زیر کافی باشد :
الف : گروههای عمده معاملات مربوط به عملیات واحد مورد رسیدگی
ب : چگونگی به جریان افتادن معاملات مذبور
ج : مدارک عمده حسابداری ، مستندات ، پشتوانه و حسابهای مربوط به مندرجات صورتهای مالی
د: فرآیند حسابداری و گزارشگری مالی از به جریان افتادن معاملات و سایر رویدادهای مالی عمده تا درج آنها در صورتهای مالی
اجزای سیستم کنترل داخلی :
سیستم کنترل داخلی به سه جزء 1- محیط کنترل شامل : طرز تفکر مدیریت ، طرح سازمانی ، روشهای مدیریت نیروی انسانی ، پیش بینی های مالی و بودجه ، حسابرسی داخلی ، کمیته حسابرسی 2- سیستم حسابداری شامل : مستندات داخلی کافی برای تشخیص مسئول هر کار ، فهرست حسابها ، دستورالعملهای اجرایی ، رویه ها و روشهای حسابداری 3- روشهای کنترل شامل : صدور صحیح مجوز معاملات ، تفکیک مسئولیت ها ، مستندات کافی ، حسابدهی مؤثر داراییها ، ارزشیابی صحیح اقلام ثبت شده تقسیم بندی می شود .توجه کنیم این اجزا بر ثبت ، پردازش ، تلخیص و گزارش اطلاعات مالی در شرکت اثر مستقیم دارد .
طرح سازمان (چارت سازمانی) :
طرح سازمان تفویض اختیار، تقسیم مسئولیت و تفکیک وظایف کارکنان شرکت را مشخص می کند . یک طرح خوب سازمانی نخستین گام در راه حصول اطمینان از انجام شدن معاملات بر طبق رویه های شرکت ، افزایش عملیات ، حفاظت دارایی ها و بالا بردن قابلیت اتکاء مدارک حسابداری است . هدفهای مذبور می توانند عمدتاً از طریق یک طرح سازمانی برآورده شود که مسئولیت های زیررا تفکیک می کند :
1- صدورمجوزمعاملات
2- دفتر داری معاملات
3- نگهداری و حفاظت داراییها بعلاوه اجرای عملیات مربوط که باید در حد امکان از این مسئولیتها تفکیک شود .
تفاوت بین دایره خزانه داری ودایره حسابداری :
تعریف خزانه داری : خزانه داری زیر نظر خزانه دار مسئول عملیات پولی ونگهداری دارائی های سیال است .فعالیت های خزانه داری ، برنا مه ریزی نیاز آتی به وجوه نقد و سیاستهای اعتباری فروشها ی نسیه وبرنامه ریزی برای تأ مین منابع مالی کوتاه مدت وبلند مدت شرکت را شامل می شود بعلاوه خزانه داری مسئول نگهداری موجودی ها ی بانکی و سایر دارایی های سیال سرمایه گذاری وجوه نقد اضافی ، وصول دریافتهای نقذی و پرداختهای نقدی است .
تعریف دایره حسابداری :
در رابطه با فعالیتهای مالی معاملات را ثبت می کند اما با داراییهای پولی سروکارندارد .مدارک حسابداری مشئولیت حسابدهی در مورد داراییها و همچنین اطلاعات لازم برای تهیه گزارشات مالی تنظیم اظهارنامه مالیاتی و تصمیم گیری دوباره امور اجرایی روزمره را فراهم می آورد .دایره حسابداری از از لحاظ کنترلهای داخلی تهیه کننده مدارک مستقلی است که مقادیر داراییها و نتایج عملیات با آن مطابقت می شود .
محیط کنترل ،روشهای مدیریت نیروی انسانی :
شیوه های مدیریت نیروی انسانی و سیاستهای مربوط به استخدام ،آموزش ،ارزیابی ،ارتقاء و پایان خدمت کارکنان اثر عمده ای برمؤثر بودن محیط کنترل دارد .روشهای مؤثر مدیریت نیروی انسانی اغلب می تواند سایر ضعف های موجود در محیط کنترل را جبران کند .
پیش بینی های مالی و بودجه ای :
تعریف بودجه :پیش بینی مالی برای یک شرکت برآورد محتمل ترین وضعیت مالی ،نتایج عملیات وگردش وجوه نقد یک یا چند دوره آتی است .
هدف بودجه :
هدف بودجه در حقیقت ریالی کردن اهداف مدیریت شرکت در قالب فراگرد تنظیم بودجه که منتهی به صورتهای مالی پیش بینی شده می گردد ، می باشد .یکی ازمزایای عمده بودجه تهیه گزارش انحرافات است . این نوع گزارش ها باید مشخص کننده مغایرت های بین پیش بینی ها و نتایج واقعی (انحرافات مساعد و نامساعد) و همچنین مشخص کننده مسئولین این انحرافات باشد به طور خلاصه پیش بینی ها ابزار کنترل هستند که استانداردهای دقیق و مشخص برای نحوه اجرای عملیات در واحد تجاری را تعیین می کند .
حسابرس داخلی :
کار+ حسابرسان داخلی پی جویی و ارزیابی سیستم کنترل داخلی و کارآیی هر یک از بخشهای واحد تجاری در انجام دادن وظایف محول گزارش یافته های خود و ارائه پیشنهادهای اصلاحی به مدیریت ارشد است . رسیدگی های حسابرسان داخلی را اغلب حسابرسی عملیاتی می خوانند زیرا هدف آنان تعیین تأثیر رویه ها و روشهای موجود بر کارآیی عملیات واحد تجاری است .برای مثال حسابرسان مستقل سیاستهای اعتباری فروشهای نسیه شرکت را اصولاً به منظور تعیین کفایت ذخیره مطالبات مشکوک الوصول بررسی می کنند در صورتی که حسابرسان داخلی به رعایت رویه ها و روشهای واحد تجاری توسط کارکنان و امکان ایجاد تغییر در رویه ها و روشهای موجود برای بالا بردن کارآیی این عملیات توجه دارد .
تمایز بین حسابرس مستقل و حسابرس داخلی
1- محدوده رسیدگی :
حسابرس مستقل : محدود به موضوع قرارداد منقعده با صاحبکار و حسابرس داخلی : نامحدود
2- مرجع انتخاب :
حسابرس مستقل : مجمع عمومی صاحبان سهام و حسابرس داخلی : بالاترین مقام اجرایی .
3- نوع شخصیت :
حسابرس مستقل :شخصیت حقیقی یا حقوقی وحسابرس داخلی : شخصیت حقیقی .
4- نوع گزارش :
حسابرسی مستقل: اظهار نظر نسبت به مطلوبيت ارائه صورتهاي مالي و حسابرس داخلي : حسابرس عملياتي با توجه به نظرات مديريت
5- هدف تهيه گزارش :
حسابرس مستقل : به مجمع عمومي و حسابرس داخلي : به مرجع تصميم گيري داخلي شركت (بخشي كه حسابرس داخلي را انتخاب مي كند)
6- از لحاظ مدت زمان رسيدگي :
حسابرس مستقل : بسته به نوع قرارداد و توافق با صاحبكار و حسابرس داخلي : نامحدود و مستمر
7- از لحاظ الزامات قانوني :
حسابرس مستقل : اجبار قانون تجارت و براي شركتهاي پذيرفته شده در بورس قانون بورس ، اوراق بهادار و حسابرس داخلي : اختيار
نكته : حسابرس مستقل مي تواند انجام بخشي از كار خويش را به حسابرس داخلي واگذار كند . بايد دقت كنيم كه كار حسابرسان داخلي هيچ گاه نمي تواند جايگزين حسابرسان مستقل شود . حسابرسان مستقل بايد كيفيت كار واحد حسابرسي داخلي را هنگام ارزيابي سيستم كنترل داخلي مورد بررسي قرار دهند . به همين منظور بايد صلاحيت آنان را با بررسي كاربرگ هايشان و بيطرفي آنان را با توجه به اينكه به كدام سطح از مديريت گزارش مي دهند بررسي كنيم .
سيستم حسابداري :
براي دستيابي به اهداف كنترل داخلي سيستم حسابداري بايد آنچنان موثر باشد كه معاملات را به طور صحيح و مناسب ثبت ، پردازش ، تلخيص و گزارش كند . سيستم حسابداري علاوه بر استفاده از دفاتر روزنامه ، كل و ساير ابزارهاي دفترداري بايد شامل موارد زير باشد :
1- مستندات داخلي كافي براي تشخيص مسئول هر كار
2- فهرست حسابها
3- دستورالعمل هاي اجرايي رويه ها و روشهاي حسابداري ونمودگرهايي كه شيوه هاي مقرر براي پردازش معاملات را به تصوير مي كشد .
نكات سيستم حسابداري :
1- قابليت اتكاء مدارك داخلي زماني افزايش مي يابد كه طرفين با تضاد منافع در تهيه آن شركت دارند.
2- يكي از ابزارهاي رايج كنترل داخلي استفاده از شماره رديف روي مدارك است .
روشهاي كنترل :
مديريت شركت علاوه بر محيط كنترلي و سيستم حسابداري ، كنترل هاي ديگري را براي انواع خاصي از معاملات و دارايي ها برقرار مي كند . گرچه روشهاي مشخص كنترلي زيادي وجود دارد كه يك شركت مي تواند برقرار نمايد . اما تمام اين روشها براي تعيين مقاصد زير طراحي مي شود:
1- صدور مجوز معاملات و فعاليتها به نحو صحيح
2- تفكيك مناسب مسوليتها
3- مستندات كافي و ثبت معاملات و رويدادها
4- حسابدهي مؤثر در مورد داراييها
5- ارزشيابي صحيح و مناسب اقلام ثبت شده
مفهوم تفكيك مسئوليت :
يك مفهوم بنيادي كنترل داخلي است به اين معني كه هيچ فرد يا دايره اي نبايد به تنهايي عهده دار انجام دادن تمامي مراحل يك معامله باشد .
مراحل معامله :
1- مجوز داشته باشد .
2- به جريان افتد .
3- تصويب شود .
4- به اجرا درآيد .
5- ثبت گردد .
نكته سوم : تعريف وظايف ناسا زگار : عبارتست از وظايفي كه طي آن فرد يا دايره مربوطه هم بتواند اشتباهات و تخلفهايي را در جريان عادي كارهاي روزمره مرتكب شود وهم آن را پنهان كند .
محدوديت هاي سيستم كنترل داخلي :
1- مواردي از قبيل بي دقتي ، سهل انگاري ، برداشت غلط ازدستورها، ساير موارد مربوط به رفتار انساني .
2- با توجه به اين كه مديريت ارشد مسئول استقرار سيستم كنترل داخلي است ودر سطحي بالاتر از كنترل هاي داخلي قرار دارد اين كنترل ها نمي تواند مانع ازاحتمال تقلب مديريت ارشد شود .
3- احتمال تباني ياتقلب كاركنان .
4- اصل هزينه منفعت كه بر طبق اين اصل ( محدوديت ) نتايج حاصل ازاستقرار سيستم كنترل داخلي (منافع) بيشتر از هزينه هاي استقرار آن سيستم باشد .
ارزيابي سيستم كنترل داخلي توسط حسابرسان :
شناخت حسابرسان از سيستم كنترل داخلي صاحبكار مبنايي راهم براي برنامه ريزي حسابرسي وهم براي برآورد احتمال خطركنترل داخلي فراهم مي آورد . در برنامه ريزي حسابرسي شناخت كا في از محيط كنترل سيستم حسابداري وروش هاي كنترل براي حسابرسان ضروري است اين شناخت هم شامل طراحي رويه ها ، روش ها ومدارك وهم آگاهي از اعمال شدن يا نشدن آنهاست . حسابرسان با داشتن اين شناخت مي توانند اولاً انواع بالقوه تحريف هاي صورتهاي مالي را شناسايي كنند و ثانياً آزمونهاي محتواي مؤثرتري را براي رسيدگي به اقلام صورتهاي مالي طراحي كنند .
مراحل ارزيابي ساختار كنترل داخلي صاحبكار توسط حسابرسان به شرح زير است :
شناخت كافي ساختار كنترل داخلي براي برنامه ريزي حسابرسي :
نکته اول : در مورد محيط كنترلي : براي حسابرسان اين نكته مهم است كه به جاي توجه به شكل كنترل ها به ماهيت آنها توجه كند . مثلاً فرض كنيم برقراري هر نوع سيستم كنترل داخلي مستلزم استفاده بهينه از نتايج حاصل از استقرار آن سيستم است . اگر در شركتي سيستم كنترل كيفيت برقرار باشد ولي عملا ًاين سيستم به طور بهينه مورد استفاده قرار نگيرد صرف وجود سيستم كنترل كيفيت كافي نخواهد بود يا مثلاً اگر سيستم بودجه اي در شركت برقرار باشد و گزارش هاي حاصل از آن كه اصولاً هدف سيستم بودجه اي است مورد استفاده قرار نگيرد استقرار يك چيز سيستمي مؤثر محسوب نمي شود .
نکته دوم : شناخت از سيستم حسابداري :
حسابرسان براي شناخت از سيستم حسابداري بايد اولاً : انواع عمده معاملاتي را كه واحد تجاري انجام مي دهد شناسايي كند . ثانياً : حسابرسان بايد با نحوه انجام شدن معاملات شامل چگونگي شروع اين معاملات مدارك حسابداري مربوط و نحوه پردازش اين معاملات آشنا شويم و ثالثاً : حسابرسان بايد روش گزارشگري مورد استفاده براي تهيه صورتهاي مالي شامل نحوه افشاء و تعيين برآوردهاي حسابداري را شناسايي مي كنند .
آشنايي با روش گزارشگري : روش گزارشگري مانند استفاده از روش مناسب براي تهيه گزارشهاي مالي در جهت رسيدن به هدف گزارشگري ثابت و قطعي است . مثلاً تهيه سود و زيان شركت كه مي توان از روشهاي مختلف استفاده كرد .
نكته 1- چرخه هاي معاملات در هر شركت به نوع و ماهيت فعاليتهاي تجاري آن بستگي دارد . براي مثال يك بانك چرخه توليد ندارد و اما هم چرخه وام واعتبار و هم چرخه سپرده هاي ديداري دارد .
نكته 2- حسابرسان ممكن است چرخه هاي معاملات يك شركت را به گونه هاي متفاوتي تعيين كند . براي مثال چرخه فروش و وصول وجوه حاصل از فروش مي تواند به چرخه هاي جداگانه 1- پردازش و ثبت فروشهاي نسيه و 2- دريافت و ثبت وجوه نقد تقسيم شود .
هدف اساسي در تقسيم كل سيستم كنترل داخلي به چرخه هاي معاملات اين است كه حسابرسان بدين ترتيب مي توانند توجه خود را در آن دسته از كنترل هاي داخلي متمركز كنند كه بر قابليت اتكاء اقلام خاصي از صورت هاي مالي اثر دارد .
منابع كسب اطلاعات درباره كنترل هاي داخلي :
1- مرور و بررسي كاربرگ هاي سالهاي گذشته
2- گزارشها ، كاربرگها و برنامه هاي حسابرسي حسابرسان داخلي
3- پرسشنامه كنترلهاي داخلي
4- شرح نوشته سيستم كنترل داخلي
5- نمودگر سيستم كنترل داخلي
توضيحات موارد بالا :
توضيح مورد 3- پرسشنامه كنترلهاي داخلي : قديمي ترين شيوه توصيف يك سيستم كنترل تكميل پرسشنامه استاندارد كنترلهاي داخلي است . پرسشنامه كنترلهاي داخلي عموماً حاوي سوالات متعددي در مورد چرخه معاملات گوناگون شركت مي باشد .
مزاياي پرسشنامه كنترل داخلي :
1- پاسخ خير در پرسشنامه كنترل داخلي به معناي وجود نقطه ضعف در آن سيستم مي باشد .
2- تمايز بين ضعف هاي عمده و جزئي كنترل
3- ذكر منابع اطلاعات مورد استفاده در پاسخگويي به پرسشها
4- ثبت توضيحات در مورد نقاط ضعف كنترلهاي داخلي
معايب :
1- انعطاف ناپذيري آن
2- به جهت انعطاف ناپذيري نمي توان وضعيت هايي را مشخص كرد كه در آن قوت يك كنترل داخلي سبب جبران ضعفي در سيستم شود .
شرح نوشته سيستم كنترل داخلي :
تعريف شرح نوشته : شرح نوشته معمولاً جريان هر يك از چرخه هاي عمده ي معاملات را دنبال مي كند و مجريان كارهاي مختلف مستنداتي كه تهيه مي شود مداركي كه تنظيم مي گردد و تقسيم وظايف را مشخص مي كند .
نمودگر سيستم كنترل داخلي :
امروزه بسياري از مؤسسات حسابرسي نمودگر سيستم رابراي درك سيستم پردازش اطلاعات صاحبكار و كنترل هاي داخلي مربوط به آن مؤثرتر از پرسشنامه يا شرح نوشته مي داند .نمودگر سيستم يك نمودار است . يعني نمايش تصويري يك سيستم يا يك سري روش كه در آن هر روش به ترتيب و در جاي خود نشان داده مي شود .
مزاياي نمودگر :
1- ارائه تصويري روشن تر و دقيق تر از سيستم صاحبكار
2- ساده بودن به روز كردن نمودگر در حسابرسي هاي بعدي
معايب :
عيب احتمالي نمودگر اين است كه ضعف هاي سيستم كنترل داخلي را به روشني پرسشنامه مشخص نمي كند . در حقيقت نمودگر سيستم را به روشني مجسم مي كند .در حالي كه پرسشنامه يادآور كنترل هايي است كه بايد در سيستم وجود داشته باشد .
آزمون شناخت سيستم :
حسابرسان پس از تشريح سيستم كنترل داخلي در كاربرگ هاي خود مورد استفاده بودن سيستم را ازطريق اجراي آزمون شناخت سيستم در مورد هر يك از چرخه هاي معاملات بازبيني و تأييد مي كند.اصطلاح آزمون شناخت سيستم به معناي رديابي يك يا چند معامله در طول مراحل هرچرخه معاملات است .
هدف اوليه از آزمون شناخت سيستم ، آزمايش كامل بودن كاربرگ هاي حسابرسي است نه قابليت اتكاء روشهاي كنترل صاحبكار .
فرآيند دوم حسابرسي :
برآورد احتمال خطر كنترل و طراحي آزمون هاي اضافي كنترل ها
هدف اصلي حسابرسان در اين مقطع تعيين اين است كه كدام يك از كنترل هاي داخلي ارزش آزمون هاي اضافي را دارد. اصولا اين برآورد اوليه و طراحي آزمون ها شامل مراحل زير است :
1- شناسايي انواع اشتباهات و تخلفاتي كه مي تواند در صورت هاي مالي صاحبكار رخ دهد .
2- ارزيابي اين كه روش هاي كنترل داخلي صاحبكار آن چنان طراحي شده است كه هدف هاي كنترلي مربوط به پيشگيري از رخ داد اين گونه اشنباه ها و تخلفات را برآورده مي سازد .
3- برآورد احتمال خطركنترل مربوط به انواع مختلف اشتباه ها و تخلفات بر اساس طرح ساختار كنترل داخلي و نتايج آزمون هايي كه ضمن كسب شناخت از اين طرح انجام شده است .
4- شناسايي هر كنترل ديگري كه با آزمون آن بتوان سطح برآورد شده احتمال خطر مربوط به انواع بخصوص اشتباه ها و تخلف ها را كاهش داد .
اجراي آزمون هاي اضافي كنترل ها :
آزمون كنترل ها مي تواند از طريق پرس وجو از كاركنان صلاحيت دار صاحبكار، بازرسي از مدارك و شواهد ، مشاهده نحوه عمل سياست ها يا روش هاي حسابداري و اجراي مجدد كاربرد سياست يا روش توسط حسابرسان آزمون شود .
-برآورد مجدد احتمال خطر كنترل و طراحي آزمون هاي محتوي:
حسابرسان تنها پس از اين ارزيابي مجدد از احتمال خطر كنترل در شرايطي قرار مي گيرند كه بتوانند يك برنامه حسابرسي كاملا متناسب با كار حسابرسي را بنويسند .
چك ليست راهنماي ارزيابي :
چك ليست راهنما ، چك ليست يا فرم استانداردي است كه حسابرسان را هنگام اتخاذ يك تصميم ياري مي رساند و از مورد توجه قرار گرفتن كليه اطلاعات يا تلفيق آنها اطمينان مي دهد .چك ليستهاي راهنما از طريق كاهش پراكندگي در قضاوت هاي حسابرسان سبب افزايش انطباق رسيدگي ها با ضوابط مؤسسه در حرفه مي شود.
كنترل داخلي در شركتهاي كوچك :
طبيعي است كه كنترل هاي داخلي در شركتهاي بزرگ به جهت تقسيم وظايف از شركتهاي كوچك (شركت هايي كه اصولاً جدايي مالكيت ازمديريت به سختي امكان پذير است) كامل تر و جامع تر است به همين دليل حسابرسان در برخورد با كنترل داخلي با شركتهاي كوچك به دنبال سيستم كنترل داخلي پيشرفته نيستند . در حقيقت حسابرسي در شركتهاي كوچك بيشتر مبتني بر آزمون هاي محتوي است تا آزمون هاي كنترل .صاحب شركت مي تواند با انجام دادن يك سري از كنترل هاي زير روشهاي كنترلي موجود در شركت خود را مؤثرتر كند :
1- يادداشت روزانه جمع نوار ماشين صندوق
2- تهيه ماهانه صورت مغايرت بانكي
3- امضاء كليه چك ها و علامت گذاري مدارك ضميمه آن
4- تأييد كليه ثبت هاي دفاتر
5- بررسي دقيق صورتهاي مقايسه اي ماهانه درآمد و هزينه
تأثير عملياتي
حسابرسان همزمان با كسب شناخت از ساختار كنترل داخلي به طراحي سياستها و روشهاي كنترل داخلي و اعمال شدن يا نشدن آنها نيز توجه مي كنند . در اين راه آنان گاه اطلاعاتي را درباره تأثير عملياتي كنترل هاي مختلف به دست مي آورند . تأثير عملياتي به چگونگي اعمال يك كنترل ، يكنواختي اعمال آن يك كنترل و شخص اعمال كننده آن مربوط است .